هه لاله ی بوکان

همه چیز در مورد بوکان

هه لاله ی بوکان

همه چیز در مورد بوکان

تغییرات مدیران در استان

با توجه به نتیجه آرا در آذربایجان غربی

آیا شاهد تغییرات مدیران در استان خواهیم بود؟

براساس اعلام رسمی نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در استان آذربایجان غربی ، دکتر احمدی نژاد نتوانست در این استان حداکثر آرا را بدست آورد.

کارشناسان عمده دلایل این کاهش مقبولیت احمدی نژاد را عملکرد دولت مردان این استان ذکر کرده اند. بازتاب آنلاین ضمن ارائه نتیجه شهرستان مهاباد،فرماندار این شهرستان را سبب ریزش شدید آرای دکتر احمدی نژاد ذکر می کند و پیشنهاد میدهد که با توجه به نتایج آرا و ریزش شدید  رای رئیس جمهور مردمی و محبوب دکتر احمدی نژاد، استعفا دهد.( نقل به مضمون)

وضعیت ریزش آرای احمدی نژاد در اکثر شهرستانها استان حکایت از گله مندی مردم این استان از ضعف عملکرد مدیران دارد و در طی مدت 4 سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد فقط شاهد شعارهای دهن پرکن و بدون عمل مسئولان بوده و توسعه جهشی که احمدی نژاد در جریان سفرهای استانی وعده داده بود را هیچ وقت مشاهد نکردند.

عدم اجرای مصوبات سفرهای استانی و روراست نبودن دولت مردان با مردم و ارائه آمار و ارقام غیر واقعی تا جایی که مسئولین بارها از اجرایی شدن 100 درصد،90 درصد، 85 درصد مصوبات سفر دور اول ریاست جمهوری خبرداده بودند، ضعیف بودن مصوبات دور دوم، بیکاری گسترده جوانان و ارائه آمارهای غیر واقعی از بیکاری، وضعیت نا مناسب کارخانجات فعلی و در حال تعطیلی آنان، به ثمر نرسیدن پروژ های عمرانی در حال احداث و صدها مشکل دیگر از جمله عواملی بوده که باعث دلخوری مردم این استان از دولت نهم بوده است.

هم اکنون در شهرستان بوکان کشاورزان برای تحویل محصول برداشتی گندم به سیلو با مشکلات عدیده ای مواجه هستند و چندین روز باید در نوبت باشند و علاوه بر سرگردانی ،هزینه های زیادی را برای کرایه کامیونها که چندین روز در نوبت می مانند باید پرداخت نمایند.

یکی از کشاورزان در گفتنگو با خبرنگار ما گفت: هر چند که فضای کنونی سیلوی بوکان جوابگوی نیاز بوکان  نیست، ولی مدیریت همین فضا هم به خوبی صورت نمی‌گیرد و مسئولین سیلوی بوکان که در طول سال همین چند روز کار دارند، هیچ برنامه درستی برای جلوگیری از سرگردانی کشاورزان ندارند. اگر فضا گنجایش ندارد اعلام کنند تا ما فکری به حال خود کنیم، اگر فضا هست پس چرا برنامه ریزی درستی ندارند تا از سرگردانی بیشتر کشاورزان جلوگیری شود؟

این در حالی است که عملیان ساخت سیلوی 70 هزار تنی بوکان بیش از یک دهه است که آغاز شده و هنوز پیشرفت فیزیکی آن به 50 درصد نرسیده است و این نمونه ای از وضعیت پروژه های در دست ساخت در سطح استان است.

دولت دهم باید برای جبران 4 سال گذشته، ضمن بازنگری و بازبینی برنامه های خود در این استان، نسبت به توجه ویژه برای جبران عقب ماندگیها و خذف مدیران ناکارآمد اقدام نماید تا در 4 سال آینده نیز شاهد فرصت سوزی در این استان محروم و زر خیز نباشیم.  

 

fardayeboukan.blogfa.com/

 

گپی با جوانان بوکان

در منتهی علیه پاساژ حمام کهنه، مستقیم بعد از اینکه کوچه را رد کنی قهوه خانه ژیله مو پاتوق همیشگی جوانان بوکانیست.جایی برای نشستن و چای و سیگار و گپی با دوستان. همه جور آدمی از علاف و بیکار گرفته تا دکتر و مهندس و تحصیلکرده و ....خلاصه کمتر کسی از پسر های بوکان هست که حداقل یک بار به قهوه خانه ژیله مو نرفته باشد.من که خودم سیگار نمیکشم اما گه گداری با دوستان برای چایی خوردن میرویم ژیله مو.

زمانی یک بوکان بود و یک قهوه خانه آذری...یادش بخیر آنوقت ها من بچه بودم.همیشه پر آدم بود. مردهای سبیل کلفت پاتولی و رانک و چوخا یی (لباس کردی)با تسبیح دانه بزرگ در دستشان .از میان آن همه هیاهوی مردم سر و صدای استکان و نعلبکی قهوه چی و صدای تاس تخته نرد، صدای موزیک همیشه جاودانه حسن زیرک به گوش میرسید.در این هوای دم کرده با دود سیگار و قلیان و بخار سماور صمیمیتی موج میزد.صمیمیتی که با هیچ چیزی نمیشد عوضش کرد.امروز در جای سابق همان قهوه خانه یک ساختمان چهار طبقه با نما کمپوزیت آلمینیومی ساخته اند.قهوه خانه ها ی آن زمان جای خود را به کافی شاپ و کافی نت و... داده اند.

 از همان داش مشتی های پاتولی آن زمان یکی بازنشسته شد، یکی خانه به دوش،یکی کنج هجره ای تاریک نشسته پیر فرتوت.یکی نویسنده شد برای نوشتن خاطرات جوانی. یکی با فکر قدغن  سرش تو کتاب کاپیتال ،سبیل تاب میداد همچون نیچه،برد از هوش یا برده شد از هوش!یکی آن سوی دیار نشسته پشت کامپیوتر،اشک در چشم،آه در دل به یاد خاطرات بوکان (بیره‌وه‌رێکی تاڵ و دڵته‌زێن له ناخی دڵدا هاوار ده کا :ئه ی کوا ژینم؟کوا شاره‌که‌م ؟کوا قه‌ڵای به‌رزی سه‌ردار.مزگه‌وت و حه‌وزه گه‌وره ...باغچه‌کان و جێ ژوانی کونه یار.....) و دیگران که در قبرستان بوکان خوابیدند تا ابد.

 آی ی ی ی ی میرزا قادر! دکان تو دیگر رونق ندارد.جوانانی که با سیگار و نوشابه تگری از آنها پذیرایی میکردی ور دلت مینشستند و با شوخی های تو میخندیدند تا تو در کارخانه ات ثفت نامشان کنی امروز غم زده و مات و مبهوت روزگار به سر میبُرند در این دیار خاموش!!!

تجمع در خیابان انقلاب بوکان

دیروز ظهر (۹/۴/۸۸)از خیابان انقلاب که همان خیابان اصلی بوکان است می گذشتم.صحنه عجیبی از تجمع مردم در جلوی ساختمان مخابرات توجه من را به خود جلب کرد.عده زیادی در جلوی پیاده رو و حواشی این ساختمان جمع شده بودند و ماشین هایی که از سمت اسکندری می آمدندکنجکاوانه و بدون توجه به ترافیک ایجاد شده در پشت سرشان توفقف کرده بودند و به این فیلم سینمایی نگاه میکردند.یک لودر هم در وسط خیابان مانور میداد و عقب و جلو میکرد.نیروهای انتظامی مستقر در محل سعی در متفرق کردن مردم داشتند.همان لحظه به ذهنم رسید که باید اتفاق مهمی روی داده باشد و چه سوژه داغی برای بوکان سیتی خواهد بود.خلاصه حس خبرنگاری آمیخته با کنجکاوی و کمی سردرگمی من منجر به حدس و گمان ها ی اولیه و نظریه پردازی هایی در مورد این اتفاق مهم از خودم شد.

1_ فکر کردم خب حتما با این خیل عظیم جمعیت که همگی حس کنجکاویشان مثل من گل کرده و احتمالا از من خبرنگارترند باید در این نقطه از شهر بمب گذاری شده باشد.ولی اگر هم اینطور بود که مردم جمع نمیشدند،همه فرار میکردند....البته از این مردم هیچی بعید نیست.ولی بمب را که با لودر خنثی نمیکنند.پس این حدس من از همان اول درست نبود.

 2_احتمالا سرقت مسلحانه یا گروگانگیری شده که این همه پلیس هم حضور دارد و یا شاید هم خس و خاشاکی چیزی دیدند این پلیس ها ......

3_در حالیکه لودر جامش را به طرف دفتر دکتر عثمانی (نماینده بوکان) نشانه رفته بود به جلو حرکت میکرد.(انگار قضیه سیاسی شد!)حتما به خاطر اینکه آقای دکتر عثمانی حمایت خویش را از میرحسین موسوی در بریده حالا میخواهند دفترش را خراب کنند تا دیگر بدون هماهنگی ازین جور حمایت ها نکند.ولی نه!.... آقای عثمانی که بعد از برنده شدن احمدی نژاد حمایتش را از میرحسین پس گرفت و در خبرگذاری مهر مراتب بیزاری خود را از اصلاح  به اصطلاح ا اعلام کرده بود.ماشاا... این نماینده ما که خوب سرش تو حساب کتاب است حساب همه جهات باد را دارد. بابا حسابدار!!!

خب تا اینجا هر چه گفتم شوخی بود.بعداز کمی تحقیقات وسیع تر متوجه شدیم که میخواهند آنجا را که با لودر خراب میکرند تبدیل به کوچه کنند و قسمتی از ساختمان مخابرات هم به خاطر عبور کوچه تخریب خواهد شد.گویا شهرداری متوجه شده که قبلا در طرح تفصیلی شهر این قسمت کوچه بوده است.اتفاقا عبور این کوچه راه را برای دفتر دکتر عثمانی بیشتر باز میکند و این باعث میشود دفتر ایشان بیشتر در معرض دید و دسترس مردم قرار بگیرد.(از دکتر عثمانی هم به خاطر در دسترس بودن بیشترشان متشکریم.)

 پی نوشت ها:

 1_اصولا (در بریدن) کار خوبی نیست.چون این یک واژه بیگانه است که از زبان کردی پیدا شده .مخصوصا اگر با لهجه کردی مقاله فارسی بنویسی!

 2_طبق قانون هر گونه تجمع مسالمت آمیز آزاد است ،به شرطی که از یک نفر بیشتر نباشد.

 3_مردم بوکان سینما ندارند.از شهرداری محترم تقاضا میشود به جای تخریب یک فکری به حال این مردم سینما دوست شهرمان بکند تا بیخودی در خیابان تجمع نکنند.

4_دیروز یکی دوستان تهرانی برای من sms فرستاده بود:sms را خدا آزاد کرد!  

از وبلاگ بوکان سیتی boukancity.blogfa.com