بیکاری در بوکان

معضل بیکاری در بوکان

بوکان شهریست با رشد سریع جمعیت.نرخ رشد جمعیت در بوکان نسبت به شهرهای اطراف بیشتر است. یکی از دلایل آن ورود جمعیت مهاجر به این شهر است.مهاجرین یا از روستا ها و یا از شهر های کوچک تر اطراف بنا به مقتضیات شغلی و زندگی به بوکان مهاجرت میکنند. با وجود این افراد زیادی هم هستند که از این شهر مهاجرت میکنند.بنابر این شیب این نمودار همیشه صعودی نیست و در طی چند سال اخیر این شیب کاهش پیدا کرده است.یکی از دلایل مهاجرت بیکاری است.به تناسب رشد جمعیت و با گذشت زمان بر تعداد افراد بیکار افزوده میشود.محدوده سنی افراد بیکار هم بیشتر شده .با در نظر گرفتن شغلهای کاذب و شغلهای اشباع تعداد جمعیت بیکار بوکان بسیار بالا خواهد بود.اما بر خلاف تصور اکثر جمعیت بیکار بوکان جوانان تحصیلکرده و فارغ التحصیلان دانشگاه هستند.

 معضل بیکاری در بوکان

بوکان شهریست با رشد سریع جمعیت.نرخ رشد جمعیت در بوکان نسبت به شهرهای اطراف بیشتر است. یکی از دلایل آن ورود جمعیت مهاجر به این شهر است.مهاجرین یا از روستا ها و یا از شهر های کوچک تر اطراف بنا به مقتضیات شغلی و زندگی به بوکان مهاجرت میکنند. با وجود این افراد زیادی هم هستند که از این شهر مهاجرت میکنند.بنابر این شیب این نمودار همیشه صعودی نیست و در طی چند سال اخیر این شیب کاهش پیدا کرده است.یکی از دلایل مهاجرت بیکاری است.به تناسب رشد جمعیت و با گذشت زمان بر تعداد افراد بیکار افزوده میشود.محدوده سنی افراد بیکار هم بیشتر شده .با در نظر گرفتن شغلهای کاذب و شغلهای اشباع تعداد جمعیت بیکار بوکان بسیار بالا خواهد بود.اما بر خلاف تصور اکثر جمعیت بیکار بوکان جوانان تحصیلکرده و فارغ التحصیلان دانشگاه هستند.

شیما یک خانم تحصیلکرده در رشته مهندسی مکانیک است.با توجه به اینکه ساکن بوکان است و همراه پدر و مادرش زندگی میکند هنوز نتوانسته در رابطه با رشته تحصیلی خود کاری پیدا کند.او میگوید:شاید در زمانهای قدیم شغل اکثر زن ها خانه داری و بچه داری بود اما اگر امروز یک خانم تحصیلکرده در رشته مهندسی مکانیک انتظار داشته باشد که شغلی غیر از خانه داری داشته باشد به دور از منطق نیست.ولی باید در نظر بگیریم که محدوده استخدام یک مهندس مکانیک مرد در بوکان چقدر است؟مگر چند کارخانه و کارگاه صنعتی در بوکان مهندس مکانیک استخدام میکنند؟اگر از شرایط استخدام یک مهندس برق را هم در نظر بگیریم باز به این سوال میرسیم که اداره برق بوکان ظرفیت استخدام چند مهندس برق را پس از گذراندن آزمون استخدامی و مراحل هفت خان رستم خواهد داشت؟

هادی مدرک  فوق لیسانس نفت گرفته است .هنوز نتوانسته شغل مورد نظرش را پیدا کند چون هنوز تصمیم نگرفته که روی کدام چاه نفت بوکان کار کند.شاید اگر از اول تصمیم میگرفت روی چاه آب کار کند امروز بیکار نبود و این همه درد سر درس خواندن هم نداشت! البته خودش میگوید در شهر های بزرگ که پالایشگاه دارند میتواند کار کند.اما این را هم میداند که بخاطر شغلش باید تا آخر عمر از شهر و دیار خود دور باشد.

فتاح لیسانس جامعه شناسی دارد.و حالا به کار نقاشی ساختمان مشغول است.خودش میگوید خدا  را شکر که حداقل این حرفه را بلدم و بیکار نیستم.

رحیم هم لیسانس جامعه شناسی دارد.به قول خودش سالهاست که در هر آزمون استخدامی شرکت میکند واین تبدیل به شغل اصلیش شده (شرکت در آزمون ها) و به هر جایی رجوع کرده تا کار پیدا کند.تازگی ها به عنوان بسیجی ویژه با حقوق بسیار  ناچیزی استخدام شده است.ولی به نظر می رسد  خودش زیاد راضی نیست.چون از من میپرسید نمیدانی ثبت نام  آزمون استخدامی......کی شروع میشود؟!!

احمد یک مهندس عمران است و یک سال است خدمت سربازی را به اتمام رسانده .احمد با سه نفر دیگر از دوستانش که آنها هم مهندس معماری و عمران هستند یک شرکت ساختمانی دایر کرده اند.به قول خودش شرکت آنها خدمات ویژه ای را به مشتریان خود ارائه میدهد که در بوکان اولین بار است.مدیریت و برنامه ریزی پروژه های ساختمانی امتیاز ویژه ایست که شرکت آنها را از دیگر شرکت های ساختمانی بوکان منحصر کرده است.آنها همچنین نقشه هایشان را با کامپیوتر به صورت سه بعدی در می آورند تا مشتری ها دید و تجسم بهتری از طرح و نقشه ساختمانشان داشته باشند.اما تاکنون هیچ مشتری نداشته اند.احمد میگوید با وجود خراب شدن بازار ساخت و ساز باز هم میتوان انتظار داشت که مردم حداقل برای یک نقشه ساده به شرکت ساختمانی مراجعه کنند.اما متاسفانه تاکنون هیچ کسی مراجعه نکرده و ما هم با اجاره کردن دفتر و حقوق منشی و خرید وسایل و تجهیزات دفتر و هزینه های دیگری که متحمل شدیم علاوه بر اینکه یک سال وقتمان را بیهوده هدر دادیم خیلی ضرر کردیم.احمد میگوید با وجود شرایط دشواری که برای مهندسین عمران و معماری تعین کرده اند مثلا اینکه باید سه سال از مدرک مهندسی گذشته باشد تا بتوان در امتحان پروانه اشتغال شرکت کردو یا برای حق امضای نظارت و محاسبه جداگانه در آزمون های دشواری قبول شد.باز هم بیش از ۱۵۰ مهندس در بوکان پروانه اشتغال دارند که وضعیت اکثرشان مثل احمد است.تنها چند مهندس که از قدیم الایام در بین مردم جا افتاده اند کارشان گرفته و همه مردم هم به آنها مراجعه میکنند .کسانی هم که در شهرداری یا نظام مهندسی پارتی داشته باشند میتوانند نقشه بگیرند.البته آنها هم تعداد محدودی از همان قدیمی ها هستند.احمد میگوید حالا نمیدانم چه کار باید بکنم ...یا باید به شهر های بزرگی مثل تهران و تبریز بروم تا کار پیدا کنم و یا خانه نشین شوم و درس بخوانم که فوق لیسانس قبول شوم.البته مطمئن نیستم  تا زمانی که فوق لیسانس یا دکتری هم بگیرم هیچ کاری داشته باشم و یا شرایط از الان بدتر نشود.حداقل درس خواندن میتواند توجیه خوبی برای بیکاری ام باشد.

ریبوار مهندسی معدن خوانده  و حالا فوق لیسانس فیلمسازی در دانشگاه شهید بهشتی تهران قبول شده است.نمیدام چه تناسبی بین مهندسی معدن و فیلمسازی وجود دارد. ولی خودش بسیار امیدوار است به ادامه تحصیل و حالا به این نتیجه رسیده که حداقل در این رشته میتواند برای خودش کار کند و اگر یک دوربین هندی کم  داشته باشد بیکار نخواهد شد.

جوان بیست و هفت هشت ساله ای که تازه فوق لیسانس مهندسی خودش را گرفته و خدمت مقدس سربازی را هم گذرانده وامروز پر از انرژی و دلخوش و امیدوار به زندگی میخواهد حرفه ای را شروع کند و خدمتی به جامعه و شهرش بکند و با درآمد نسبتا خوب و پس اندازی مختصر میخواهد  به زودی ازدواج کند و   تشکیل خانواده بدهد وچه زندگی رویایی خواهد بود اگر همه چیز طبق این روال ساده و آسان پیش برود .اما حقیقت اینجاست اگر برای رشته تحصیلی او در این شهر کار نباشد باید به شهر دیگری کوچ کند تا از مدرک تحصیلی اش نهایت استفاده را ببرد .در آنجا خانه ای محقر بگیرد  که نیمی از درآمدش را خرج اجاره خانه و نیمی هم خرج خورد و خوراک و هزینه رفت و آمد در شهر بزرگ میکند . غیر از اینکه باید مشکلات تنهایی و غربت و دوری از خانواده را تحمل کند اگر پولی هم برایش باقی بماند باید سالها آن را پس انداز کند تا فقط مخارج شب عروسی را جور کند.بنابر این فکر ازدواج را باید ازکله اش  به در کند و یا تمام این مشکلات را کنار گذاشته  و به بوکان برگردد و مدرک فوق لیسانسش را هم در کوزه بگذارد و پس از رفع تشنگی از آن به فکر شغل دیگری باشد. تازه میفهمد که باید از صفر شروع کند ولی دیگر با این سن و سال واین همه اهن و تولپ آقای مهندس و دبدبه و کبکبه سابق نه میتواند شاگردی فلان حاجی بازار را بکند و نه میتواند با اقشار بازاری و زرگر و مسگر و آهنگر و گوزه گر سرو کله بزند و فوت و فن گوزه گری و کاسه گری و دست بُری و چتر بازی را از اول شروع به تحصیل کند.و ناچاراً به این نتیجه میرسد با  همان شغل مهندس بیکاری سنگین تر و با وقارتر است.

پی نوشت:

انجمنGMB (جامعه مهندسین بیکار ) از  بین جوانان بوکانی عضو فعال میپذیرد.

از جمله برنامه های این انجمن خیابان گردی،شب نشینی،قهوه خانه نشینی،کفتر بازی،دختر بازی،جوراب بازی،ورق بازی،تخته نرد بازی،تیله بازی،بادبادک بازی،خُل بازی!و .....میباشد.

از کلیه متقاضیان  درخواست میشود مدارک خود را جهت ثبت نام به «وُستا قادر» تحویل دهند. 

این مطلب از بوکان سیتی برداشته شده است